سلام عرض میکنم خدمت مردم عزیز، شهدا، امام شهدا و شهید رئیسی عزیز.
از فرماندهی در دفاع مقدس و نیروی هوافضای سپاه تا شهرداری و ریاست مجلس؛ مرور کوتاهی بر سمتهای اجرایی و ستادی محمدباقر قالیباف از زبان وی
آغاز جوانی ما با آغاز بهار انقلاب و مبارزات انقلاب اسلامی همراه بود. طبیعتاً فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ما از همان زمان آغاز شد و اگر بهخاطر داشته باشید، در سال ۵۷ زلزله طبس رخ داد که شاید اولین کار مدیریتی و جهادی ام در جریان حضور در این منطقه بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، زمان کوتاهی گذشت و جنگ تحمیلی اتفاق افتاد که ۸ سال دفاع مقدس را در جبهه بودیم که از یک رزمنده عادی تا بالاتر سلسله مراتب مسئولیتی را داشتم. بعد از جبهه بخشی از زندگی ما در بسیج گذشت. بر اساس قانون اساسی، نیروهای مسلح در زمان صلح باید به پیشرفت و آبادانی کشور کمک کنند، از این رو مسئولیت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) که امروز یکی از بزرگ ترین مجموعه های ساخت و ساز است را بر عهده گرفتم. همچنین با حکم رهبر معظم انقلاب فرماندهی هوافضای سپاه را داشتم که امروز در این حوزه یکی از قدرت های بزرگ موشکی دنیا هستیم.
بعد از آن با حکم رهبری توفیق حضور در نیروی انتظامی را داشتم و بعد از آن نیز با انتخاب اعضای شورای شهر، ۱۲ سال در شهرداری تهران بودم و در همان زمان هم عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام شدم. بعد هم یک دوره در مجلس شورای اسلامی افتخار نمایندگی مردم تهران را داشتم و اکنون مجددا در دوره دوازدهم مجلس نیز نماینده مردم تهران هستم.
کشورداری موضوع درس و مطالعۀ من است | تا هفتۀ اخیر، مشغول کلاسهای ترم دوم دانشگاه بودیم
آغاز تحصیلات دانشگاهیام از بعد از دوران دفاع مقدس بود که نهایتاً مدرک دکترای جغرافیای سیاسی را از دانشگاه تربیتمدرس دریافت کردم و در حال حاضر عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و دانشیار پایه ۳۳ هستم. در طول این مدت هیچگاه مشغله کاری علیرغم اینکه همیشه عضو پرکاری بوده ام، باعث نشد ارتباط دانشگاهی خود را قطع کنم. به نوعی کشورداری موضوع درس و مطالعه من است و چندین تألیف در دانشگاه تهران در حوزه جغرافیای سیاسی و حکمرانی داشته ام. دوشنبه هفته قبل نیز پانزدهمین جلسه ترم دوم دانشگاه را داشتم.
بهعنوان یک رزمندۀ عادی به خطوط جبهه رفتیم؛ در بیستسالگی بهعنوان فرماندۀ تیپ امام رضا منصوب شدم
واقعاً یکی از توفیقاتی که در آغاز انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی پیدا کردم، این بود که همه بر اساس ضرورت جبهه رفتیم و قبل اینکه وارد جبهه شوم آشنایی با مسائل آموزش دفاعی نظامی داشتم بهویژه اینکه بسیج شکل گرفته بود و فعالیتهایی داشتیم؛ اما وقتی جبهه شکل گرفت بهعنوان یک رزمنده عادی اعزام شدیم. آن زمان سازماندهی نیروهای مسلح مثل امروز که سپاه یگانهای متعدد دریایی، زمینی و هوایی دارد، نبود و بسیجیان از اقصینقاط میآمدند. شهید سلیمانی از کرمان و شهید باکری از آذربایجان و سایرین از نقاط مختلف کشور میآمدند و هیچکدام همدیگر را نمیشناختیم. ما به نقطه جلوی جبهه رفتیم تا جلوی پیشرفت دشمن را بگیریم، گردانها و تیپها نیز همان زمان شکل گرفت. فضای معنوی، مدیریتی و اعتماد کامل در جبهه وجود داشت و رزمندگان یک دلبستگی خاص با هم داشتند، آنها محبت، انسجام و گذشت داشتند.
طبیعتاً افراد در جبهه بر اساس شایستهسالاری انتخاب میشدند و به تعبیری رزمندگان فرماندهانشان را از بین خودشان انتخاب میکردند و این تا زمانی بود که سیستم، تشکیلات پیدا کرد و مسئولیتها آغاز شد. اولین مسئولیت من در عملیات بیتالمقدس بود که در منطقهای در نزدیکی اهواز بود و من مسئول محور و فرمانده گردان بودم. من در ۲۰ سالگی فرمانده تیپ مستقل امام رضا(ع) شدم. بعد از پایان دوران دفاع مقدس، رئیسی ستاد را برعهده داشتم و بعد هم قائم مقام نیروی مقاومت بسیج و بعد از آن نیز فرمانده هوافضا با حکم فرمانده معظم کل قوا شدم و بعد در نیروی انتظامی و شهرداری حضور داشتم.
شهرکهای موشکی در دورۀ فرماندهی من پایهگذاری شد
مردم آشنایی نسبی با من دارند بهویژه وقتی خدمت را از جایی شروع کردم که بیشتر با زندگی مردم سروکار داشت؛ مثل نیروی انتظامی و شهرداری تهران. ۱۲ سال در شهرداری بودم، یعنی در طول تاریخ شکل گیری بلدیه در تهران تنها کسی که توانست ۱۲ سال در مسئولیت شهرداری باقی بماند و کار خود را ادامه بدهد من بودم.
من از بُعد مدیریتی همواره بهگونهای عمل کردهام که به دنبال ایجاد تحول در مجموعه خود بودهام. زمانی که در نیروی هوایی حضور داشتم همه تلاشم این بود که ایجاد تحول کنم. به طور مشخص اگر بخواهم نام ببرم یکی از تحولاتی که در هوافضای سپاه اتفاق افتاد در حوزه مسائل موشکی بود. بخشی از مسائل حوزه موشکی در حوزه تکنولوژی است که با نگاه مردمیسازی است؛ یعنی علیرغم اینکه کار، حفاظتی بود و طبقهبندی داشت، پای نیروهای جوان و خلاق را به این حوزه که تخصصهای متعددی میخواست از دانشگاهها و بدون اینکه عضویت رسمی در نیروی مسلح داشته باشند، باز کردم و همکاری کردیم. امروز پایههای آن همکاری را میبینید که بی شک جزء ۵ قدرت نخست دنیا در حوزه تکنولوژی هستیم.
آن زمان تحولات عظیمی در حوزه مهندسی رخ داد. شهرک موشکی زیرزمینی که بعد از سالیان سال از آن نامبرده شد، یکی از شاهکارهای فنی، مهندسی و مدیریتی بود که پیچیدگیهای بسیار سختی دارد که سنگینترین موشکهای بالستیک زیر سطح زمین نگهداری و شلیک شود و بحثهای ایمنی و فنی آن بسیار پیچیده است. از سوی دیگر قدرت عملیاتی آنها را هم میبینید که نمونه یکی از افتخارات آن در عملیات «وعده صادق» بود که وقتی به آن نگاه کنید میبینید جمهوری اسلامی این توفیق را پیدا کرد که در حد یک قدرت جهانی ظاهر شود. طول هزار کیلومتر خط آتش موشکی بود که از شمالیترین نقطه تا جنوبیترین نقطه شلیک شد. پایه این تحولات در همان زمان گذاشته شد و بعد نیز دوستان آن را ادامه دادند.
یک روزی اگر مردم دزد را هم دستگیر میکردند، کلانتری آن را تحویل نمیگرفت؛ اما پلیس ۱۱۰ را در کل کشور تأسیس کردیم و مردم تحول را حس کردند
در نیروی انتظامی نیز با همین نگاه ورود پیدا کردم. معتقدم باید باروحیه تحول حرکت کرد و چنانچه حضرت علی (ع) میفرمایند باید فرزند زمانه خویش باشیم. هرکجا بودم تلاش داشتم با فناوری روز، نیروهای خلاق و جوان و روحیه تحولگرایی کار را دنبال کنم. وقتی وارد پلیس شدیم مشکلات آن روشن بود. کسی که به پلیس مراجعه میکرد حتی اگر دزد را خودش گرفته بود هم کلانتری چندان تحویلش نمیگرفت. در کمتر از ۱۴ ماه سامانه ۱۱۰ را همزمان در سراسر کشور راه اندازی کردیم و عدالت و امنیت در شهرها و روستاها فراهم شد و جوانان و افراد مسن می توانستند از هر نقطه ای به راحتی به پلیس دسترسی داشته باشند و نیروی انتظامی در دسترس همه مردم قرار گرفت. سامانه ۱۹۷ هم شکل گرفت تا بر پلیس نظارت باشد و مردم کاملا این تحول را حس کردند.
وقتی درباره رشد اقتصادی بحث میکنیم بخشی سرمایه و بخشی بهرهوری است. تقریباً هر دو وزن برابر با هم دارند؛ یعنی اگر رشد ۸ درصدی داریم، حداقل ۳٫۵ درصد آن بهره وری و ۴٫۵ درصد باید مربوط به بخش سرمایه باشد. ما هرکجا توفیق حضور داشتیم بهره وری را در اولویت کارمان قرار دادیم و همین باعث شد بدون هزینه اضافی و یا محدودیت در سرمایه گذاری بتوانیم از طریق بهره وری آن را جبران کنیم. این موضوع با سنجه های دقیق علمی محاسبه شده است.
وقتی حرف از بهرهوری میزنیم؛ یعنی چابک کردن سازمان، دقیقسازی فرایندها، تقسیم کار صحیح، استفاده از فناوری و اینها است که سیستم را کارآمد میکند وگرنه اگر شما سرمایه بیاورید و نتوانید از آن استفاده کنید تحول اتفاق نمیافتد.
زیرساختهای شهر تهران در دورۀ مدیریت دوازدهسالهام دوبرابر شد
۴۶ درصد زیرساخت های شهرداری تهران یعنی نیمی از آن، طی ۱۲ سال به اندازه مجموعه زیرساخت هایی بود که در گذشته بنا نهاده شده و این چیزی است که جلوی چشم مردم قرار دارد و آن را می بینند. در زمان بندی که برای پروژه ها گذاشتیم همه چیز روشن بود که هر پروژه در چه تاریخی آغاز و در چه تاریخی پایان می یابد و بعد هم بقیه کشور تلاش کردند مشابه آن اقدام کنند و این موضوع تبدیل به یک فرهنگ شد، اگر مدیریت جسورانه و منطبق بر علم نباشد، کار انجام نمی شود.
یک مدیریت مکانیکی را باید به سمت داینامیکی آورد و مدیریت سایبرنتیکی داشت. در مسائل اقتصادی هم باید با این نگاه وارد شد؛ ازاینرو این تجربه من است و امروز مهمترین توانایی و مهمترین نکته این است که باید یک مدیریت دقیق و عمیق داشته باشیم. من همواره گفتهام که کار باید منطبق بر هوشمندسازی و شفافسازی باشد و حتماً باید مردمیسازی صورت گیرد. در زمان جبهه اگر اتفاقات خوبی میافتاد، به این دلیل بود که شایستهگزینی و شایستهسالاری صورت میگرفت.
مردمیسازی یک شعار نیست؛ ما به آن عمل کردیم
ببینید که در نیروی انتظامی چگونه امنیت را مردمی کردیم. قبلاً شیوه کار اینگونه بود که درجهداران و سربازان نیروی انتظامی از کلانتریها در خیابان راه میافتادند که از اتفاقات پیشگیری کنند که بسیار پرهزینه و کماثر بود و آسیبهای زیادی برای افراد و نیروها پیش میآمد. مشابه همان اتفاقهایی که در دیوانسالاری نسبت به آن نگرانی داریم. ازاینرو سکویی را تعریف کردیم که همه مردم ایران این فرصت را پیدا کردند هر جرم، خطا و موضوعی را در شهر دیدند اطلاع دهند و خود مردم مسئول حفظ امنیت شهر شدند و با یک تلفن در کمترین زمان ناامنی را اطلاع میدادند و نیروی انتظامی در کمترین زمان در محل حضور مییافت.
سامانه ۱۹۷ نیز برای نظارت مردم بر نیروهای پلیس راه اندازی شد. اگر پلیسی جایی خطایی می کرد یا کار را درست انجام نمی داد همه نظارت می کردند و خبر می دادند. این مردمی سازی در اقتصاد هم امکان اجرا دارد. این موضوع را در شهرداری هم انجام دادیم. اولین سوال آن زمان از من این بود که آقای قالیباف اگر چاله ای در خیابان دیده شد چه قدر طول می کشد آن را اصلاح کنید؟ دیدید همین شد که سامانه ۱۳۷ در شهرداری راه اندازی و روزانه بیش از ۴ هزار خدمت به مردم ارائه شد که دسترسی راحت به آن بود و مردم شهرداری را نسبت به یک اشکالی مطلع می کردند.
اتوبان صدر با استفاده از ظرفیت پیمانکاران بخش خصوصی انجام شد چون مردم توانایی مالی زیادی دارند. مردمیسازی یک شعار نیست یک واقعیت و حقیقت است؛ اما به تجربه استفاده از آن و ایمان به مردم نیاز دارد. در مجلس نیز معتقد بودیم اقتصاد با رویکرد مردمی میتواند اقتصاد کشور را پویا کند.
«خدمت و پیشرفت» یک شعار نیست؛ کارنامهام نشان میدهد هرچه را وعده کردیم محقق کردیم
شعاری که برای این دوره تعیین کردهام بحث «خدمت و پیشرفت» است. این یک شعار نیست، سابقهام نشان میدهد به هرآنچه قول داده و بیان کردهام چه در روزهایی که در قرارگاه خاتم بودم و چه زمانی که در هوافضای سپاه و چه زمانی که در نیروی انتظامی و چه زمانی که در شهرداری بودم به آن عمل کردهام. شعار ما شعار نیست؛ بلکه واقعیتی است که باید با پیگیری محقق شود.
چرا میگوییم خدمت؟ چرا میگوییم پیشرفت؟ امروز مشکلاتی در حوزه اقتصاد داریم که باید کارهای کوتاهمدتی برای آن انجام دهیم که مشکل بخشی از مردم که امروز در معیشت خود در زحمت بوده و در رفاه خود دچار مشکل هستند، برطرف شود. در جاهایی موضوعات جدی در حوزه آبرسانی، سلامت، مواد غذایی داریم و مردم قدرت خرید تهیه کالاها را نسبت به قیمتها ندارند و میزان کالری که حداقل نیازمندی یک فرد است را نمیتوانند تهیه کنند؛ در اینجاها باید تحت عنوان خدمت در برنامههای کوتاهمدت و فشرده، مسائل را پیگیری کنیم تا مردم به یک آسایش نسبی برسند بهخصوص که بخشی از مردم در فقر مطلق به سر میبرند.
از سوی دیگر چون همین موضوعات اعم از گرانی، تورم، نوسانات و عدم ثبات در اقتصاد بهصورت ریشهای حل شود آن را پیگیری میکنیم که یک راه بیشتر ندارد و آن این است که پیشرفت اتفاق بیفتد. حتماً نیازمند سرمایهگذاری هستیم. طی یک دهه گذشته تقریباً متوسط رشد سالانه یک درصد بوده؛ چون سالهایی مثبت و سالهایی منفی بوده؛ اما بههرحال باید کیک اقتصاد را مثبت کنیم که اگر رشد کرد میتوانیم مشکلات را حل کنیم.
وقتی حرف از تولید ثروت و رشد اقتصادی میزنیم بی شک اگر توأم با عدالت نباشد و نوع برنامهریزی ما منطبق بر آن نباشد بهخودیخود مشکلات سختتری را ایجاد میکند، ازاینرو شعار ما دولت «خدمت و پیشرفت» است. کارهای کوتاهمدت و میانمدت را در دستور کار داریم و محور کار ما نیز برنامه هفتم است که حاصل همکاریهای میان مجلس و دولت در زمان دولت شهید رئیسی است.
سه قوۀ جمهوری اسلامی در عین همکاری و همدلی از هم تفکیکشدهاند؛ مجلس قانون میگذارد، سازمان بازرسی نظارت میکند و دولت اجرا میکند
کشور بر اساس قانون اساسی تفکیک قوا دارد و در بند ۷ اصل ۱۱۰ نیز که از اختیارات رهبری است، هماهنگی میان قوا آمده است. از این رو باید نشست ها میان قوا وجود داشته باشد که در سال های اخیر بوده و بیشتر هم شده است. در حین اینکه اصل تفکیک قوا را داریم نباید دخالت میان کار آنها صورت گیرد اما باید حتما با تعامل کار پیش برود چون مجلس قانون می نویسد و دولت اجرا می کند و قوه قضائیه از طریق سازمان بازرسی کل کشور آن را نظارت می کند. هر کاری برای انجام شدن از همکاری ۳ قوه انجام می شود. سران قوا این فرصت را فراهم می کنند که درک متقابل درباره مسائل ضروری قانونگذاری، کارهای نظارتی سازمان بازرسی، کارهای حسابرسی دیوان محاسبات برای کنترل دولت جهت حرکت صحیح در مسیر استفاده از بودجه ایجاد شود و همه اینها نیازمند هماهنگی و همدلی است که هم افزایی لازم را داشته باشد.
مدیران ممکن است خلاقیت لازم را نداشته باشند و گاهی شجاعت خود را از دست میدهند؛ چون میگویند سازمان بازرسی و دیوان محاسبات اشکال میگیرد. گاهی عدم تصمیمگیریها ریشه در این مشکلات دارد؛ اما اگر هماهنگیها و همکاریها در سطح سران قوا انجام شود کار پیش میرود. باید رعایت تفکیک قوا باشد؛ اما تعامل میتواند قطعاً بسترهای همکاری را فراهم کند که بازدهی بیشتری داشته باشد و مردم بهعنوان ذینفع نهایی منفعت آن را ببرند.
اگر شعار میدهیم، بلافاصله باید از کارنامهمان بگوییم | دولت را با شعار نمیتوان اداره کرد
هر مجموعه و سازمان و نهادی را با شعار نمیتوان اداره کرد. ۴۵ سال از انقلاب گذشته و محمدباقر قالیباف که اینجا نشسته است یک کارنامه ای دارد. اگر امروز مردم من را قضاوت می کنند می گویند ۱۲ سال شهردار و یا فرمانده نیروی انتظامی بوده ای، چه به ما تحویل داده ای؟ اینکه می گویم شعار بخدمت و پیشرفت را دارم باید کارنامه آن را تحویل دهم و بعد درباره شعار خود بگویم.
ما در کشور خود ۳ قوه نداریم بلکه ۴ قوه داریم و قوه چهارم دیوانسالاری است یعنی وزیر، شهردار تصمیم می گیرد و مجلس قانون می نویسد اما وقتی این قانون یا تصمیم به داخل سیستم می رود اتفاق دیگری می افتد و قانون به درستی اجرا نمی شود. برنامه خوب نوشته می شود تصمیم خوب می گیریم خروجی ندارد که همین می شود شعار دادن برنامه دادن و کار نکردن. بهره وری که اشاره کردم اینجاست.
سیستمهای دولتی باید تخت، شبکهای، سامانهای و هوشمند شوند
مگر میشود امروز بدون فناوری این سیستم را حرکت داد؟ امروز یک سیستم سلسلهمراتبی جوابگو نیست؛ بلکه باید سیستم تخت، شبکهای و هوشمند باشند و هوشمندسازی شود که همه اینها در سامانهها شکل میگیرد. ما در شهرداری تهران بیش از ۲۰۰ سامانه داشتیم و ۸ ساعت کار هم نمی کرد بلکه کار ۲۴ ساعته بود و مردم می توانند خدمات خود را شبانه روزی دریافت کنند. ما در مجلس قانونی به تصویب رساندیم که جلوی رانت گرفته شد و ایجاد مشاغل به سهولت انجام می شود و هر کسی می خواهد شغل ایجاد کند وارد درگاهی می شود لذا این کار عظیمی بود که انجام شد و این همانجاست که باید دیوانسالاری را حذف کرد.
اگر احساس کردیم میتوانیم در اتاق خود بنشینیم و از فناوری، نیروی خلاق استفاده نکنیم و شایستهگزینی، شایستهسالاری و شایستهپروری نداشته باششیم هیچکدام از این تحولات اتفاق نمیافتد و سالها و ماهها میگذرد. ما باید هنر داشته باشیم و از تخصص، علم و دنیای جدید استفاده کنیم و این با حرف هم نباید باشد؛ بلکه باید بهدرستی آن را به کار بگیریم که وقتی به کار گرفته شود، هزینهها کاهشیافته و کیفیت کار بالا میرود. اگر شفافیت زیاد شود فساد کمتر میشود.
وقتی ما صنعت موشکی خود را با دانشجویان و اهل علم که در دانشگاه بودند متحول کردیم نوعی مردمیسازی بود چرا که مردم به جایی که ورودممنوع بوده است، وارد شدند. مردم در نیروی انتظامی کارشان راه افتاد و گواهینامه و پاسپورت امروز توسط خود مردم صادر میشود که این در اقتصاد هم هست. اقتصاد دولتی امروز منافع خود را دنبال میکند. مبارزه با فساد زمانی رخ میدهد که دیوانسالاری و تعارض منافع نباشد و همه چیز شفاف میشود و وقتی همه چیز شفاف شود و مردم هم در میدان بودند، کار انجام میشود. امروز بزرگترین فساد در کشور ناکارآمدی است. ناکارآمدی و فساد از اینجاست و ضعف در اقتصاد از اینجاست.
نکتهای که مردم باید به آن عنایت داشته باشند، به گذشته بنده و امثال بنده که اینجا میآییم نگاه کنند. ممکن است یک سخنرانی و طرح خوب هم بدهیم؛ اما آیا در ۴۵ سال گذشته جایی این برنامه را به منصه ظهور گذاشته ایم و جایی هست که مردم خوب و بد را با هم قیاس کنند؟
گزارش فساد که تحت عنوان سوتزنی بود را در مجلس به تصویب رساندیم و ابلاغ کردیم و وقتی ابلاغ شد الان مردم از هر کجایی که هستند میتوانند با اطمینان کامل گزارش متقنی را که به دست آوردهاند ارائه کنند. در قانون کاملاً پیشبینی کردهایم که امنیت آنها حفظ میشود بهویژه اگر باندهای تبهکاری آنها را تهدید میکند قانون از آنها پشتیبانی میکند و حتی برای آنها پاداش هم در نظر گرفته شده است و قطعاً عزم جدی برای اجرای آن وجود دارد. هوشمندسازی بهخودیخود مهمترین بخشی از است که از دیوانسالاری ناکارآمد جلوگیری میکند.
پست دولتی ارث نیست که سهمیه بدهیم
همواره در انتخابات به مردمی که منت گذاشته، آبروی خود را میگذارند و ما را معرفی میکنند، یک قول به آنها میدهم که اگر شما تلاش کردید و مسئولیتی روی دوش من آمد، قطعاً شما را شرمنده این اعتماد و آبرویی که گرو گذاشتهاید نمیکنم. هیچگاه قول پست و منصب نمیدهم؛ اما وعده میدهم اگر روی کار آمدم کار را انجام میدهم و فرقی میان کسی که در ستاد بوده و کسی که نبوده نیست. ما کار را بر اساس شایستهگزینی انجام دادهایم. جوانگرایی همواره اساس کار من بوده، همواره از نیروهای فعال استفاده کرده و از آنها دعوت به کار کردهام. بسیاری از افرادی که با من کار میکنند شاید از نظر خط سیاسی با من همراه نبودهاند؛ اما چون فعال بودند آنها را بهکارگیری کردم. زمانی که شهردار بودم یکی از شهرداران مناطق تهران، ۲۷ساله بود. وقتی خودم در ۲۰ سالگی در جبهه مسئولیت داشتم چرا امروز یک جوان خلاق، مبتکر و کاردان نتواند مسئولیت داشته باشد. حتی اجازه نمی دادم افراد در یک پستی برای مدت طولانی باقی بمانند و یک شهردار ناحیه اگر ۳۴ ساله شد و نتوانست در جریان شایسته گزینی رشد پیدا کند، او را در آن سمت نگاه نمی داشتم و افراد قابل تر را می آوردم. اگر هم فرد قابل تری بود پست بالاتری به او می دادم تا جایی که حتی اگر خیلی قابل بود می توانست جای من هم بنشیند. هر کجا بودم صرفا در این رابطه حرف نزده ام و در سابقه مدیریتی من این موضوع وجود دارد و ارث نیست که سهمیه بدهیم.
برای کابینه حتماً افرادی در ذهن من هستند؛ اما بدون خِرد جمعی و مشورت کار را دنبال نمیکنم. امروز کشور در شرایطی قرار دارد و حادثه تلخ شهادت این عزیزان هم رخ داد و امروز بخش عمدهای از افراد مشغول کارند و اولویت امروز ما این است که در اداره دولت، (البته دولت صرفاً به معنای هیئت دولت نه بلکه یک بخشدار و یک کارشناس ارشد و یک مدیر استانی نیز دولت محسوب میشود و بدنه بزرگی است) شوک به مجموعه وارد نشود و اگر در حال حرکت است جلوی حرکت آن گرفته نشود. مبنای کار کارآمدی است و اگر افراد شایسته بودند حتماً از آنها در ادامه کار دولت استفاده خواهیم کرد.
روز اول مجلس ۲۱ وعدۀ قانونگذاری دادم و روز آخر ۱۹ تای آنها را تحویل دادم
در هر مسئولیتی که بودهام شما ندیده اید که خودم خودم را به مردم پاسخگو نکنم. در مجلس باید ۲۹۰ نفر از نمایندگان با هم کار را انجام دهیم که آنجا هم در ابتدای کار وعده هایی دادم و در انتهای مجلس نیز توضیح دادم که چه مقدار از آن انجام شده و ۱۹ کار آن با قانونگذاری به سرانجام رسید. برای وعده های خود زمان بندی داریم و حتما صداوسیما می تواند در زمان های مشخص این وعده ها و کارها را پیگیری کند. مطالبه من از رسانه ملی و همه رسانه ها که نقش افکار عمومی دارند این است که کار را رصد کنند. من به زمانبندی اعتقاد و ایمان دارم و حداقل در ۲۵ سال گذشته اینگونه کار کرده ام.
با شهید رئیسی قبل از انقلاب در مشهد رفیق شدم و همکاریام با او تا روز شهادت ادامه داشت
من و شهید رئیسی رفیق بودیم. اولین آشنایی من با ایشان از عنفوان جوانی و از پیش از انقلاب و در سال ۵۶ در مشهد بود و این دوستی و رفاقت تا لحظه شهادت ایشان ادامه داشت به ویژه در دهه ۹۰ همکار ویژه در حوزه مدیریتی شدیم. انصافا شهید رئیسی از خستگی ناپذیری، اخلاص، تلاش، پرکاری و روحیه باز و مردمی برخوردار بود و یکی از ویژگی های شهید رئیسی این بود که کارگزار تراز انقلاب اسلامی بود. ما در نظام اسلامی این باور را داریم که رابطه کارگزار و مردم مثل عدالت است. شهید بهشتی(ره) فرموده است عدالت دگم است و حکم ثانوی ندارد، هیچ چیزی حتی جان و خطر جانی نباید مانع ارتباط کارگزار و مردم شود. شهید رئیسی در بالاترین پست اجرایی اجازه نداد ارتباط مردمی اش قطع شود که در جریان سفرهای ایشان شاهد آن بودیم.
هوشمندسازی پلتفرمها همه مهم است؛ اما این به معنای اینکه یک کارگزار نظام در اتاقش باز نباشد و با مردم چشم در چشم نباشد نیست. یکی از ویژگیهای شهید رئیسی این بود که در طول ۳ سال خدمت خود در تراز انقلاب اسلامی بود.