به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و پایگاه خبری تحلیلی چهار زبانه سهند آزادی به نقد از خبرگزاری فارس، قیام ۱۵ خرداد ۴۲ جنبشی است ماندگار که راه مبارزه در برابر ظلم و ستم را به مردم آموخت و رهبر و پیشوای انقلاب نیز با مشاهده حمایت و پشتیبانی مردم از او، با اتکا به خداوند و این حمایت مردمی، در راه مبارزه با دیکتاتوری پهلوی، گامهای خود را راسختر برداشت.
تصویری از سخنرانی امام خمینی در سال ۴۲
ماجرای قیام ۱۵ خرداد ۴۲
امام خمینی به مناسبت چهلمین روز حادثه فیضیه دعوت به برگزاری مجلس ختم کرد و روز بعد در بیانات آغاز درس حوزه، دولت را مورد حمله قرار داد. او در همین زمان علمای نجف و قم را نیز مورد عتاب قرار داد. مذمت دولت در رابطه با حمایت از فرقه بهایی و یادآوری خطر نزدیکی ایران به اسرائیل از مضامین مورد تأکید امام خمینی بود. ایشان پیش از آغاز محرم، وعاظ را مورد خطاب قرار داد و از آنها خواست سیاستهای ضداسلامی شاه و همدستی او با اسرائیل را مورد انتقاد قرار دهند. ساواک نیز متقابلاً عدهای از وعاظ را احضار کرد و از آنان خواست به سه مطلب اشاره نکنند: ۱. ضد شاه سخنی نگویند ۲. علیه اسرائیل مطلبی نگویند.۳. مرتب به مردم نگویند اسلام و قرآن در خطر است.
تصویری از حضور امام خمینی در مراسم عزاداری سال ۴۲
امام خمینی از آغاز محرم آن سال در منزل خود مجلس روضهخوانی منعقد کرد و هر شب نیز به یکی از مجالس سوگواری محلههای قم سر زد. ایشان قبلاً به مراجع و علمای قم نیز پیشنهاد کرده بود تا در روز عاشورا در مدرسه فیضیه سخنرانی کرده و از مظالم رژیم سخن گویند. در این زمان، غلیان و التهابی در شهر پدید آمده و بسیاری نیز از دیگر شهرها به قم آمدند. بعدازظهر عاشورا ـ ۱۳ خرداد ۴۲ ـ امام خمینی برای ایراد سخنرانی به طرف مدرسه فیضیه رهسپار شد. جمعیت بسیاری در اطراف فیضیه و در صحن حرم تجمع کردند. اکنون این امام بود که واکنشهای او امواج اجتماعی را به حرکت درمیآورد. امام خمینی در سخنرانی کوبنده خود، حادثه حمله به فیضیه را مورد مؤاخذه قرار داد، به اسرائیل و نقش او در سیاست ایران حمله کرد و به نصیحت شاه پرداخت.
صبح این روز در تهران نیز مردم به خیابانها ریخته و در میدان بهارستان و دانشگاه تهران تجمع کردند. روز بعد نیز تظاهرات و حرکتهای خیابانی ادامه یافت. این حرکتها در قم در شکل دستههای عزاداری تا پاسی از شب ادامه پیدا کرد.
امام خمینی در سال ۴۲ دستگیر شدند
شاه دیگر دریافته بود که موجهای خروشان در دستان امام قرار گرفته و بدین سان تصمیم میگیرد با حذف او از صحنه، به هر شکل ممکن به کنترل امور بپردازد. در نیمه شب ۱۲ محرم (۱۵ خرداد) مأموران نظامی به منزل امام خمینی هجوم آورده، او را دستگیر کرده و به باشگاه افسران تهران و از آنجا به پادگان قصر منتقل میکنند.
در روز ۱۵ خرداد با رسیدن خبر دستگیری امام، اعتراضات گستردهای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد. تظاهرات تبدیل به شورش گسترده خیابانی میشود و دستهجات مردم بیمحابا در مواجهه با نظامیان مستقر در شهر قرار میگیرند. در خیابانهای مرکزی قم و تهران سیل جمعیت غیرقابل کنترل میشود. مأموران نظامی به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند. مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند. تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و هزاران نفر از مردم کشته و مجروح شدند. فجیعترین حادثه، قتل عام دهقانان کفنپوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام راهی تهران شده بودند. مأموران نظامی در سرپل باقرآباد با آنها روبرو شده و با سلاحهای سنگین مردم را قتل عام کردند. (حدیث انقلاب، ۱۳۷۷: ۲۲۸-۲۲۷)
نمای ورودی مسجد ارک در میدان ۱۵ خرداد
نقش فعال مساجد تهران در قیام ۱۵ خرداد
در تهران، محوریت اصلی تظاهرات و جنبشها با محوریت مساجد بود. مهمترین نقش را در این بین مسجد ارک ایفا کرد. مسجد ارک در ضلع شمالی میدان ۱۵ خرداد تهران قرار دارد. با فرا رسیدن ماه محرم سال ۱۳۴۲ حکومت تدابیر خاصی را برای جلوگیری از هرگونه تجمع و اعتراض اندیشیده بود. مسجد ارک از موقعیتی برخوردار بود که از طرفی به خاطر وجود ادارات مختلف محل رجوع افراد مختلفی از عموم مردم بود و از سوی دیگر بازاریان تهران با سابقه در مبارزات ضد استبدادی از جمله در انقلاب مشروطه رفت و آمد بسیاری به آنجا داشتند، همین مسئله باعث شده بود که حکومت پهلوی کنترل بیشتری بر آن داشته باشد. به طور نمونه حکومت از ترس این که مبادا بعد از مجلس روضهخوانی روز عاشورا در مسجد ارک، مردم تظاهرات کرده و علیه شاه شعار بدهند، به ساواک، شهربانی و گارد شاهنشاهی دستور داده بود تدابیر لازم جهت جلوگیری از تظاهرات را انجام دهند. با این اوصاف، اما میتوان گفت وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از مسجد ارک آغاز شد.
تجمع مردم انقلابی و معترض در مسجد ارک تهران
با وجود تدابیر شدید امنیتی، تظاهرات گستردهای در خیابانهای تهران برگزار شد، اما دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ بازتاب گستردهای در کشور داشت. یکی از اعضای هیأت امنای مسجد در خاطرهای گفته است: «در میدان ارک جمعیت زیادی به سرکردگی طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی که از سرکردههای میدان [میوه و ترهبار] بودند، جمع شده به سوی مسجد ارک آمدند. حکومت با دیدن هیجان و خشم مردم، با قشون وارد معرکه شد و زد و خورد عجیبی در آنجا رخ داد که منجر به زخمی شدن تعداد زیادی از مردم شد.»
مراسم ختم شهدای قیام ۱۵ خرداد در مسجد ارک برپا شد. همچنین بعد از تیرباران و شهادت طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی، مسجد ارک از جمله مساجدی بود که برای این دو نفر مجلس ختم برگزار کرد.
نمونهای از عزاداری مردم در سال ۴۲
مسجد حاج ابوالفتح
به دنبال دستور امام خمینى از اول محرم، مجامع و محافل کثیرى در سراسر کشور براى روشنگرى و افشاى رژیم وابسته به استکبار پهلوى برگزار شد و در دستههاى سینه زنى و زنجیرزنى شعارهاى انقلابى مطرح شد. از جالبترین این برنامهها تظاهرات روز عاشوراى (۱۳ خرداد) تهران بود که از مسجد حاج ابوالفتح واقع در میدان شاه سابق آغاز شد، در این حرکت، جمعیت به گروههاى متعدد تقسیم شده و نظم و سازماندهى هر گروهى به عهده عدهاى مجرب گذاشته شده بود و براى جلوگیرى از حمله آشوبگران گماشته دولتى، دو صف زنجیرى طویلى از مسئولین تظاهرات دو سوى جمعیت را محافظت مىکرد. هر گروهى شعار مخصوص خود را داشت، جالب این که اقشار دانشجویى، روحانى، بازارى، کارگر و دهقان، در این خشم مقدس حضور داشتند، تصویر امام خمینى و جملاتى از حضرت امام حسین(ع) زینت بخش صفوف عزاداران بود، تظاهر کنندگان صبح روز عاشورا شروع به حرکت کردند و ساعت سه بعد از ظهر پس از عبور از مسیر رى، بهارستان، مخبرالدوله، دانشگاه، بازار در مسجد شاه (مسجد امام خمینى) به برنامه خود خاتمه دادند. این تظاهرات که از مسجد آغاز و به مسجد ختم گردید تبلور عینى اقشار مختلف جامعه خصوصا بازاریان و دانشجویان بود که در حمایت از روحانیت و مخالفت با رژیم پهلوى پاى بر میدان نهاده بود.
تصویری از مسجد شاه (امام خمینی(ره))
مسجد سیدعزیزالله و مسجد شاه (امام خمینی(ره))
مساجد سیدعزیزالله، شیخ على، امینالدوله و آذربایجانىها نیز به عنوان محل شکلگیرى هستههاى مبارزاتى اهمیت ویژهاى داشتند و مرکز ارتباط روحانیان و بازاریان بودند، نقطه عطف این مبارزات با روى کار آمدن اسدالله عَلَم و اجراى طرح انجمنهاى ایالتى و ولایتى آغاز شد و به مبارزه علنى علما، بازاریان و سایر طبقات با رژیم پهلوى مبدّل شد. به دنبال سخنرانى امام خمینى در خرداد ۱۳۴۲ در مسجد سید عزیزالله مراسم دعا و نیایش برگزار شد و در پى آن علماى وقت خوانسارى، بهبهانى و تنکابنى در این مسجد متحصّن شدند، در پى این اقدام مساجد دیگر نیز وارد عمل شدند و مبارزات مردمى در کشور افزایش یافت و سخنرانىهایى در مساجد فوق به تأسى از امام خمینى توسط آیتالله خوانسارى و حجج اسلام فلسفى و تنکابنى برگزار شد. به نحوى که عمال رژیم پهلوى در خرداد ۱۳۴۲ مسجد سید عزیزالله را که در چهار سوق بازار تهران قرار داشت تعطیل کردند، با این وجود شدّت مبارزات مردمى به حدى بود که اسدالله ناچار به لغو تصویب نامه مورد اشاره شد.
تصویری از مسجد سید عزیزالله در بازار تهران
این مسجد در حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیز، کانونى مهم به شمار مىرفت. به دنبال اعلام مراجع و علما خصوص امام خمینى به برگزارى مراسم و مجالس عزادارى بهصورتى پررنگتر در عاشوراى سال ۱۳۸۲ ه.ق، مردم به صورت دستههاى عزادار در خیابانهاى تهران ظاهر شدند و با سردادن شعار خمینى خمینى خدا نگه دار تو، ملّت طرفدار تو، حمایت خویش را از امام و مخالفت خود را با رژیم شاه اعلام کردند، آنان به بازار تهران آمدند و از طریق خیابان مولوى به مسجد شاه (امام) رفتند. در این تظاهرات یکى از دانشجویان ضمن سخنرانى، پشتیبانى دانشجویان را از نهضت امام خمینى اعلام کرد. ساعت ۱۶ همان روز مردم پس از تظاهرات به مسجد بازگشتند و پس از استماع سخنرانى آیتالله مکارم شیرازى که در تقبیح اعمال رژیم پهلوى صورت گرفت، در حالى که شعار خمینى خمینى خدا نگه دار تو بمیرد بمیرد دشمن خونخوار تو، سر مىدادند به سوى میدان سپه راه افتادند و در اثناى حرکت عده کثیرى به آنان ملحق شدند. آنان بعد از تظاهرات در بازار به مسجد حاج ابوالفتح رفتند و در مجلس ماتمى که روحانیان برگزار کرده بودند، حضور یافتند، در آن جلسه مقرر گردید تظاهرات روز بعد از مسجد شاه (امام) ادامه یابد.
مسجد آذربایجانىها در بازار پاچنار تهران
مسجد آذربایجانىها
مسجد شیخ عبدالحسین واقع در بازار تهران است که به مسجد ترکها یا آذربایجانىها موسوم است. این مسجد نیز مرکز فعالیتهاى مذهبى و تبلیغى و سیاسى بود، مرحوم فلسفى در شب عاشوراى سال ۱۳۸۳ه.ق (۱۳۴۲ ش) در این مکان بحثهایى را آغاز کرد که گزارشهایى از منبرهاى ایشان در اسناد ساواک و شهربانى آمده است، جالب آن که اسداللّه علم نخست وزیر وقت و نصیرى(رئیس ساواک)، برخى امراى ارتش و عدهاى ساواکى، مستمع سخنان وى بودند. جمعیت به قدرى زیاد بود که فلسفى از طریق پشت بام به مسجد رفت. وى در این منبر مسجد را کانون جنبش معرفى کرد و از استیضاح دولت عَلَم توسط روحانیت، قدرت علما، جنایات رژیم در مدرسه فیضیه و ایجاد محیط رعب و وحشت در قم سخن گفت، به همین دلیل حجتالاسلام فلسفى را دستگیر و به زندان شهربانى انتقال دادند.
تصویری از مسجد جامع بازار
مسجد جامع بازار
مسجد جامع بازار به دلیل موقعیت سیاسى بازار داراى نقش و اهمیت خاصى در قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ و انقلاب اسلامى بودهاست و از همان آغاز پایگاه مبارزان بود، اسناد شهربانى و ساواک این موضوع را مورد تأیید قرار مىدهد، در اسناد ۱۱خ رداد ۱۳۴۲ شهربانى آمده است: پیرو گزارش قبل از مسجد جامع مراقبت به عمل آمد، هفت نفر روضه خواندند، آقاى کامل خراسانى بر منبر رفته و تمام صحبتهاى او اشاره به دولت و مردم را بر علیه حکومت تحریک مىکرد و گفت چرا خارجیان را به خاک ایران راه دادهاند، آقاى انصارى قمى بر منبر قرار گرفت و به مردم گفت چرا قیام نمىکنید و چرا از بیگانگان پیروى مىنمائید.
نتایج و پیامدهای قیام ۱۵ خرداد
قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی مبدأ انقلاب اسلامی مردم ایران بود. محمدرضا پهلوی ۲ روز بعد از نهضت ۱۵ خرداد، قیام مردم را بلوا، اقدامی وحشیانه و نتیجه اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه نامید و سعی کرد تا آن را به خارج از مرزها و اشخاصی همچون جمال عبدالناصر نسبت دهد. سستی ادعاهای محمدرضا پهلوی بر هیچکس پوشیده نبود. برخلاف ادعاهای مکرر وی، عناصر چپ و کمونیستها نه تنها هیچگونه مشارکتی در این قیام نداشتند بلکه حزب توده و دیگر کمونیستهای ایران در نوشتهها و مواضع خویش به تکرار تفسیر رادیو مسکو و روزنامههای شوروی از وقایع پانزده خرداد میپرداختند.
پس از واقعه پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ با وجود سانسورهای شدید رژیم، خبرهای دستگیری امام خمینی(ره) و قیام ۱۵ خرداد در مدت کوتاهی نه تنها در سراسر کشور، بلکه به فراتر از مرزها گسترش یافت و موجی از نفرت و خشم ضد رژیم به راه افتاد. حوزه های علمیه نجف، کربلا و کاظمین به حمایت از امام خمینی(ره)، تلگرافهایی به سران کشورهای اسلامی و سازمانهای بینالمللی مخابره و کشتار ۱۵ خرداد رژیم را به شدت محکوم کردند. تمام این اتفاقها در حالی صورت میپذیرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری از حقایق و وقایع منعکس نمیشد.
قیام ۱۵ خرداد، اگرچه واکنش طبیعی مردم مسلمان در برابر مصوٌبات خلاف اسلام رژیم و بازداشت امام خمینی(ره) بود، آزادی فوری ایشان را در برنداشت. از این رو، اعتراض ها از همه نقاط ادامه داشت و سرانجام علمای طراز اوٌل کشور، برای چارهجویی در تهران اجتماع کردند. رژیم حاکم که از یک ۱۵ خرداد دیگر بیمناک بود، کوشید آنها را پراکنده سازد و قدمی در راه خواست آنها برندارد. از طرفی مراجع تقلید، اعلامیهای صادر کردند، مبنی بر این که امام خمینی (ره) مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید است و برپایه قانون از محاکمه و تعرٌض مصون است. سپس با انتشار این مطلب، رژیم خود به خود مجبور شد، برای فرو نشاندن نارضایتیهای عمومی، امام خمینی(ره) را آزاد کند.
انتهای پیام/